آهــای زمین...
نلرز...
اینجایی که تو میلرزی ایــران اسـت!
اینجا بدن جوانهایـش هــر روز با دیدن ارشاد میلرزد...
اینجا دل مردی که عشقش را بخاطر ماشین آن جوانک از دست داد میلرزد
اینجا پســری از فکر بیکاری شب را با لرز به صبح میرساند..
اینجا عرق شرم بر پیشانی پدر میلرزد...وقتی بچه اش جلوی مغازه ای او را میخواند!
اینجا دست مهربانترین بنده ها از فشار میلرزد...
اینجا دل مادرها میلرزد...
گاه فراموش میشود که مردمان این سرزمین سالهاست که بر خود میلرزند!
تو دیگر کوتاه بیا زمین...
کوتاه بیـــــــا......
نلرز...
اینجایی که تو میلرزی ایــران اسـت!
اینجا بدن جوانهایـش هــر روز با دیدن ارشاد میلرزد...
اینجا دل مردی که عشقش را بخاطر ماشین آن جوانک از دست داد میلرزد
اینجا پســری از فکر بیکاری شب را با لرز به صبح میرساند..
اینجا عرق شرم بر پیشانی پدر میلرزد...وقتی بچه اش جلوی مغازه ای او را میخواند!
اینجا دست مهربانترین بنده ها از فشار میلرزد...
اینجا دل مادرها میلرزد...
گاه فراموش میشود که مردمان این سرزمین سالهاست که بر خود میلرزند!
تو دیگر کوتاه بیا زمین...
کوتاه بیـــــــا......
نظرات شما عزیزان:
25 / 9 / 1392 Amir HOsein ҈
15:26